کد مطلب:217429 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:335

حلم، بردباری و سخاوت حضرت
شیخ مفید در كتاب «ارشاد» می نویسد:

در مدینه منوره مردی از اولاد عمر بن خطاب بود كه همیشه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را اذیت می كرد و هر وقت كه حضرت را می دید ناسزا می گفت و به حضرت جدش، علی علیه السلام فحش می داد.

روزی بعضی از همنشینان حضرت، عرض كردند: اجازه بدهید، این فاجر را بكشیم. حضرت سخت متأثر شد و كسی كه چنین پیشنهادی كرده بود، به شدت نهی نمود و فرمود: این كار را نكنید.

سپس پرسید: آن شخص عمری كجا است؟ عرض كردند: آن شخص در اطراف مدینه به كشاورزی مشغول است.

حضرت سوار شده به همان محل تشریف برد و او را در كشتزارش دید. حضرت با مركب خود وارد مزرعه شده از روی زراعت حركت می كرد و هر چه او فریاد می كرد كه زراعت ما را پایمال نكن، حضرت توجهی نكرد تا به او رسید. از مركب به زیر آمد و در كنار او نشست و با روی گشاده و لبخندی دوستانه فرمود: چه مقدار



[ صفحه 318]



بودجه صرف این كشتزار كرده ای؟

گفت: صد دینار، فرمود: چه مقدار آرزومندی از این زمین درآمد تو شود؟ گفت: علم غیب نمی دانم. حضرت فرمود: چه اندازه گمان می كنی و حدس می زنی درآمد داشته باشی؟

عرض كرد: خیال می كنم دویست دینار بهره درآمد من باشد. حضرت در همان جا كیسه ای كه سیصد دینار در آن بود، بیرون آورده به او مرحمت كرد و فرمود: این كیسه نتیجه ای است كه باید از این زراعت استفاده كنی و خدا هم آنچه را كه امید داری خواهد داد.

آن شخص بلند شد سر مبارك حضرت را بوسید و درخواست كرد كه از كرده ی زشت او در گذرد و او را عفو نماید. حضرت لبخندی زد و تشریف برد.

راوی می گوید: هنگامی كه آن شخص، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را در مسجد دید، گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته» خدا عالم است كه رسالتش را در كجا قرار دهد.

یاران حضرت كه این سخن بر خلاف انتظار آنها را از او شنیدند، اطراف او را گرفته و گفتند: چه اتفاقی افتاده است كه از حضرت تعریف می كنی؟ با آنكه به او و خانواده اش ناسزا می گفتی؟ آن شخص جواب داد: آن چه را شنیدید گفتم همین بود و برای آن حضرت دعا كرد و رفت.

حضرت از مسجد به منزل تشریف برد و به آنان كه قصد كشتن آن شخص را داشتند، فرمود: آنچه را كه شما می خواستید انجام دهید، بهتر بود یا عملی را كه من نسبت به او انجام دادم؟ من كار او را اصلاح كرده و شرش را از خود دور نمودم. [1] .


[1] ارشاد شيخ مفيد، مترجم، ص 576.